زهرا عباسی؛ هادی یعقوبی نژاد
چکیده
انگیزش در یادگیری زبان جدید بر محوریت شخص و زمان استوار است. انگیزش فراگیران زبانی در طول زمان نوساناتی تدریجی را تجربه مینماید و تصویر شخص از خودش در هر یک از بازههای زمانی تحقیق متفاوت است. بررسی ...
بیشتر
انگیزش در یادگیری زبان جدید بر محوریت شخص و زمان استوار است. انگیزش فراگیران زبانی در طول زمان نوساناتی تدریجی را تجربه مینماید و تصویر شخص از خودش در هر یک از بازههای زمانی تحقیق متفاوت است. بررسی تعامل موجود میان بازههای زمانی مختلف در شکلگیری زبان دوم حوزۀ تحقیقاتی جدیدی است (دی بات، 2015). بهمنظور واکاوی این ماهیت تعاملی، تحقیق حاضر پویایی موجود در انگیزش گروهی از فارسیآموزان را در بازۀ زمانی طولانیتری مورد مطالعه قرار داده که خود این بازه متشکل از تکالیفی بود که در بازۀ زمانی کوتاهتر انجام میگرفتند. بدین منظور 96 نفر از فارسیآموزان سطح مقدماتی و میانی چینی و عربزبان در آغاز ترم تحصیلی (پیش از انجام تکالیف انگیزشی) و پایانترم (پس از انجام تکالیف انگیزشی) مورد مطالعه قرار گرفتند تا تصویر روشنتری از عناصر انگیزشی مختلف در طول زمان در آنها به دست آید. نتایج تحقیق بازنمودهای متفاوتی را از مؤلفههای نظام خودهای انگیزشی زبان دوم در طول بازههای زمانی مختلف تحقیق آشکار ساخت. صرفنظر از بازنمود تدریجی این مؤلفهها، نتایج آزمون آنووا نشان داد که تفاوتهای معناداری بین نمرات هر یک از این مؤلفهها در هر یک از بازههای زمانی وجود داشتند و این بهخوبی تأثیر فعالیتهای انگیزشی در طول ترم را بر افزایش سطح مؤلفههای انگیزشی (خود آرمانی، خود بایدی و تجربۀ یادگیری) در پایان ترم در همه گروههای فارسیآموزان اعم از عربزبان و چینی در دو سطح مقدماتی و میانی مشخص میسازد.