احسان چنگیزی؛ الهه حسینی ماتک
چکیده
برخی از صورتهای زبانی طی تحولات زبان، چندمعنا میشوند و ممکن است معنای اولیة خود را از دست بدهند. گاهی این صورتها در ساختارهای مختلف به صورت رسوبی باقیمیمانند و معنی اصلی آنها جز از طریق ...
بیشتر
برخی از صورتهای زبانی طی تحولات زبان، چندمعنا میشوند و ممکن است معنای اولیة خود را از دست بدهند. گاهی این صورتها در ساختارهای مختلف به صورت رسوبی باقیمیمانند و معنی اصلی آنها جز از طریق بررسیهای تاریخی، قابل درک نیست. در زبان فارسی امروز، «ور / بر» به معنی «کنار، سمت، سو، نزد، پیش» به کار میرود. در این پژوهش با استفاده از دادههای زبان اوستایی، فارسی میانه و متون ادب فارسی در دورة اسلامی، معنی اولیة «ور/ بر» و تحولات معنایی آن مشخص میگردد. همچنین، روند واژگانیشدگی صورتهای زبانی ساختهشده با «ور / بر» و فرایند دستوری شدگی آن بررسی میشود. «ور / بر» در زبان اوستایی varah- و در زبان فارسی میانه war به معنی «سینه» بوده است. در فارسی دری (متون نظم و نثر دورة اسلامی)، «بر» با توسیع معنایی، معنی «آغوش» و از طریق مجاز و استعاره، معنی «کنار، سمت، پیش، نزد» و «مقابل، جلو» یافته است. امروزه «ور / بر» در ساختمان واژههایی همچون «بروبازو، برورو» و نیز در عبارتهای «دربرداشتن» و «دربرگرفتن» به کار میرود و اگر چه برای فارسیزبانان، از منظر ساختواژی قابل تشخیص است، اما از منظر معنایی تیره به نظر میرسد. این کلمات مرکب و ساختهای نحوی مراحل آغازین واژگانیشدگی را طی میکنند. «ور / بر» امروزه، به عنوان اسم در معنی «کنار، سمت، نزدیک»، در ساختهای مانند «این ور» و «برِ خیابان» رایج است. در ساخت «ورِ دل کسی نشستن»، «ور» حرف اضافه به معنی «نزد، پیش» است که افزون بر معنی مکان نشانههایی از معانی اصلی خود را نیز به همراه دارد.