فریده حقبین؛ هما اسدی
چکیده
این جستار در پی آن است که ساخت بند موصولی در زبان فارسی را بر اساس چارچوب نظریه نقش و ارجاع مورد بررسی قرار دهد. نظریه نقش و ارجاع نظریهای ساختاری- نقشی است که توجه خود را به تعامل میان نحو، معنیشناسی ...
بیشتر
این جستار در پی آن است که ساخت بند موصولی در زبان فارسی را بر اساس چارچوب نظریه نقش و ارجاع مورد بررسی قرار دهد. نظریه نقش و ارجاع نظریهای ساختاری- نقشی است که توجه خود را به تعامل میان نحو، معنیشناسی و کاربردشناسی در نظامهای دستوری زبانهای بشری معطوف میکند. هدف از نگارش این مقاله، از یک سو، تبیین ویژگیهای نحوی، معنایی و کاربردشناختی بندهای موصولیِ زبان فارسی در چارچوب نظریه نقش و ارجاع، و از سوی دیگر، محکزدن این نظریه در تحلیل این ساختهاست. در این مقاله دادههایی که به عنوان جامعه آماری پژوهش قرار میگیرد، صرفاً از گونه نوشتاری انتخاب شده است. آنگاه با استفاده از چارچوب نظری معرفیشده دادهها را تحلیل کردهایم. نتایج نشان میدهد که بند موصولی گروه اسمی پیچیدهای است که در ساختار لایهای آن، بند پیرو یا توصیفگر به عنوان عنصر پیرامونی در نظر گرفته میشود. این عنصر پیرامونی در بندهای موصولی محدودشده[1]، افزوده هسته اسمی و در بندهای موصولی محدودنشده[2]، افزوده گروه اسمی هستند. از آنجایی که بندهای موصولی هسته اسمی را توصیف میکنند، بازنمایی معناییشان مانند صفتها انجام میگیرد. به لحاظ ساخت کانونی نیز بندهای موصولی میتوانند به عنوان یک واحد اطلاعی در دامنه کانونی واقعی قرار بگیرند. همچنین بندهای موصولی میتوانند هم عنصر از پیشانگاشته تلقی شوند و هم برای نشاندادن تأکید و تقابل به مخاطب عرضه شوند. [1]. restrictive [2]. non-restrictive