پانتهآ نبیئیان؛ حمیدرضا شعیری
چکیده
در این پژوهش، به مطالعۀ تشخیص به عنوان فرآیندی در درون گفتمان میپردازیم. مطالعۀ تشخیص، امری جدای از بافت گفتمانی نیست. این فرایند، وابسته به پیوستار روایت است و اگر در شرایط گُسستی و ناپیوستار مطالعه ...
بیشتر
در این پژوهش، به مطالعۀ تشخیص به عنوان فرآیندی در درون گفتمان میپردازیم. مطالعۀ تشخیص، امری جدای از بافت گفتمانی نیست. این فرایند، وابسته به پیوستار روایت است و اگر در شرایط گُسستی و ناپیوستار مطالعه شود، معنای صادر شده از آن واژگانی، بسیار محدود و بسته خواهد بود. دادن مؤلّفۀ انسانی به غیر انسان، توصیف سنّتی تشخیص است. با هدف گذر از این محدودیّت، ضمن تحلیل داستانی کوتاه از چوبک با عنوان«پاچهخیزک»، در چارچوب روش نشانه-معناشناسی گفتمانی، تمامی عوامل اثرگذار، در ایجاد فرایند تشخیص، را مورد بررسی قرار میدهیم. فرض، بر این است که در ایجاد فرایند تشخیص، کارکرد رخدادی، فرایند تَنِشی، نظام فشارهای و گسترهای، و عامل گسست از عوامل مهم هستند. هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل تشخیص بهعنوان امری فرآیندی، در متن ادبی و تأثیر آن بر کارکرد نظام روایی گفتمان، در داستان کوتاه معاصر فارسی میباشد. این فرایند، دوسویه دارد. چنانچه روند مسیر فرایند بهسوی استعلا و افزایش ابعاد انسانی باشد، بهسمت تشخیص بیشینهای میرویم و اگر روال، مسیری در جهت افت و کاهش ابعاد انسانی باشد، بهسمت تشخیص کمینهای هدایت میشویم.