حدائق رضائی
چکیده
عذرخواهی در بیشتر مطالعات، به ویژه در زبان فارسی، از منظری کاربردشناختی و به عنوان یک کنش گفتاری پربسامد مورد مطالعه قرار گرفته است؛ اما مطالعه حاضر از منظری تحلیل کلامی و با تأکید بر لزوم اتخاذ رویکردی ...
بیشتر
عذرخواهی در بیشتر مطالعات، به ویژه در زبان فارسی، از منظری کاربردشناختی و به عنوان یک کنش گفتاری پربسامد مورد مطالعه قرار گرفته است؛ اما مطالعه حاضر از منظری تحلیل کلامی و با تأکید بر لزوم اتخاذ رویکردی بیناحوزهای در تحلیل کلام، در چارچوب لیکاف (2015)، به تحلیل عذرخواهی های رسمی در رسانه های ایران پرداخته است. در این راستا، شواهد لازم از میان عذرخواهی های رسمی در رسانه های ایران در بین سالهای 1394 تا 1397 گردآوری و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد که اولاً بدون اتخاذ رویکردی بینا حوزهای در تحلیل این کنش، بسیاری از جنبه های تعاملی آن مغفول واقع خواهد شد. این مسأله محصول این ویژگی عذرخواهی است که این کنش ابزاری برای حفظ وجهه در بافت تعاملی است و عوامل بینافردی و دیدگاه گوینده، مخاطب و بافت کاربردی نقش مهمی در انتخاب ابزار و شیوه بیان آن دارند. از سویی دیگر رسمی و عمومی بودن عذرخواهی ها پیچیدگی ها در کاربرد آن را دوچندان کرده و باعث میگردد گوینده از همه امکانات زبانی و فرازبانی در سطوح مختلف برای برآوردن هدف ارتباطی بهره جوید. نکته دوم اینکه شواهد نشان داد عذرخواهی های صریح و سرنمونی در این نوع گفتمان به ندرت اتفاق میافتد به نحوی که بسیاری از آنچه به عنوان عذرخواهی در این بافتها اتفاق میافتد را میتوان نمونههایی از عدمعذرخواهی دانست. از آنجا که یکی از پیش انگاشت های اساسی عذرخواهی اذعان به خطا و پذیرش مسئولیت آن است، اجتناب از عذرخواهی صریح در بافت رسمی و رسانهای تلاشی خودآگاه یا ناخودآگاه برای فرار از تبعات بالای عذرخواهی به ویژه در گفتمان سیاسی و عمومی است. نتایج همچنان نشان میدهد، بازنمودهای عذرخواهی را میتوان به صورت پیوستاری در نظر گرفت که در یک انتهای آن عذرخواهی سرنمونی و در انتهای دیگر عدم عذرخواهی قرار دارد. این امر راه را برای در نظر گرفتن عذرخواهی به عنوان مقوله ای سرنمونی و افزودن سطحی شناختی در تحلیل کلام عذرخواهی تسهیل می نماید.