مریم بردبار؛ ارسلان گلفام؛ سحر بهرامی؛ حیات عامری
چکیده
این پژوهش به عدم / روراستی تعارفهای زبان فارسی در دو جنس زن و مرد با استفاده از طرحوارههای فرهنگی به عنوان ابزار تحلیلی میپردازد. دادههای این پژوهش که از بافتهای گفتوگو در تعاملات طبیعی و فیلمهای ...
بیشتر
این پژوهش به عدم / روراستی تعارفهای زبان فارسی در دو جنس زن و مرد با استفاده از طرحوارههای فرهنگی به عنوان ابزار تحلیلی میپردازد. دادههای این پژوهش که از بافتهای گفتوگو در تعاملات طبیعی و فیلمهای ایرانی جمعآوریشده، به وسیله روش تحلیل مکالمه بررسی شده است. پژوهشگران با بهکارگیری روش دروننگر 15 طرحوارۀ فرهنگی زیربنایی برای تعارفهای زبان فارسی شناسایی کرده و مدلی ارائه دادهاند. نظریۀ زمینهای برای استخراج طرحوارهها از پیکرۀ هزار تعامل تعارفی به کار گرفته شده است. بدین منظور تعارفهایی که از درون پیکره استخراج و ترانویسی شده است، بررسی شده و تعارفهایی که نیروی منظوری و کاربرد مشترک داشتند شناسایی و به عنوان طرحوارههای فرهنگی خرد طبقهبندی شدهاند. به هر طبقه عنوانی اختصاص داده شده و رمزگذاری اولیه صورت گرفته است. جهت اطمینان از پایایی طبقهبندیها از دو ارزیاب دیگر استفاده شده است. سپس مفاهیمی که در فرهنگ ایرانی پایه و اساس این طرحوارههای خرد تلقی میشود شناسایی و به عنوان طرحوارههای فرهنگی کلان نامدهی شده است. هفت طرحوارۀ کلان در این بررسی منظور شده روراستی تعارفها در دو جنس از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است. تعارفها و بافتهای آنها در پرسشنامه آمده و از پاسخگوها خواستهشده میزان روراستی تعارفها را ارزیابی و به آنها امتیاز دهند. تعارفها به تعداد مساوی از گفتگوهای میان مردها و زنها انتخاب شده و با طرحوارههای زیربنایی مختلف بدون نظم خاصی در پرسشنامه توزیع شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که علیرغم باور عموم به روراستی بیشتر مردها در تعارفات در مقایسه با زنها، گرچه روراستی تعارفات زنها به میزان جزئی بیشتر بوده اما تفاوت معناداری بین روراستی دو جنس وجود ندارد. گرچه طرحوارههای خرد زیربنای (غیر) روراستترین تعارفها در زنها و مردها متفاوت بوده و بازتابندۀ تفاوتهای روانشناختی و اجتماعی آنها است، اما طرحوارههای کلان زیربنایی به تبعیت از شناخت توزیعی، مشترک هست.