عبدالحسین حیدری
چکیده
در پژوهش حاضر، وامگیری فعلی در زبان فارسی بر مبنای انگارۀ زبان ماتریس مطالعه شده است. میرزاسکاتن (1993-2006) انگارۀ زبان ماتریس را با توجه به برجستگی و غالب بودن یکی از زبانها بر زبان دیگر در گفتار ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، وامگیری فعلی در زبان فارسی بر مبنای انگارۀ زبان ماتریس مطالعه شده است. میرزاسکاتن (1993-2006) انگارۀ زبان ماتریس را با توجه به برجستگی و غالب بودن یکی از زبانها بر زبان دیگر در گفتار دوزبانهها، پیشنهاد داد. طبق اصل ساخت واحد این انگاره، فقط یکی از زبانها بهعنوان زبان ماتریس، چارچوب نحوی- ساختواژی جملۀ حاوی دادههای دو زبان را تعیین میکند. دادههای پژوهش حاضر پیکره بنیاد است و از گفتگوی فارسیزبانها در بافتهای مختلف محاوره گردآوری شده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. نخست اجزاء مختلف فعل فارسی در چارچوب فرضیۀ دسترسی متفاوت یا انگارۀ فرعی چهار تکواژ، به تکواژهای محتوایی (جزء غیرفعلی در افعال مرکب و ماده فعلی در افعال ساده) و تکواژهای نظاممند بیرونی متأخر (تکواژهای تصریفی فعل و افعال سبک) طبقهبندی شد. سپس دادهها طبق اصول و فرضیههای انگارۀ زبان ماتریس تحلیل گردید. طبق اصل ساخت واحد، زبان فارسی به عنوان زبان ماتریس، چارچوب نحوی-ساختواژی دادهها را تعیین کرده است. افزوده شدن تکواژهای تصریفی فعل فارسی به افعال غیرفارسی که در قالب ساخت فعل سبک و درج غیرمستقیم به ساخت فعل فارسی راه یافتهاند، به دلیل ماتریس بودن زبان فارسی اتفاق افتاده است تا این تکواژها با فعال شدن در سطح صورتبندی، چارچوب نحوی زبان فارسی را بر جملات حاکم سازند. زبان ماتریس (زبان فارسی) باعث شده است که افعال غیرفارسی بهعنوان تکواژهای محتوایی در سطح مفهومی- واژگانی انتخابشده و بهصورت افعال ناخودایستا در پارهگفتارهای فارسیزبانها ظاهر شوند تا فقط در انتقال معنا و مفهوم نقش داشته باشند. بنابراین بین انتخاب تکواژها در لایههای مختلف انتزاعی تولید گفتار و انتقال یا عدم انتقال آنها به زبان دیگر ارتباط وجود دارد. ارتباطی که میرزاسکاتن (2006-1993) بر آن تأکید دارد و همانطوری که وی پیشبینی کرده است، انگارۀ زبان ماتریس با طرح اصول و فرضیههایی در تبیین پدیدۀ برخورد زبانها کارآمدتر است و میتواند مبنای مطالعات گستردهتری در این حوزه باشد.