بشیر جم
چکیده
صورتهای مضارع فعل «خواستن» شامل «میخواهم»، «میخواهی»، «میخواهد»، «میخواهیم»، «میخواهید» و «میخواهند» از افزوده شدن پیشوند مضارع اخباری (mi-) و شناسههای ...
بیشتر
صورتهای مضارع فعل «خواستن» شامل «میخواهم»، «میخواهی»، «میخواهد»، «میخواهیم»، «میخواهید» و «میخواهند» از افزوده شدن پیشوند مضارع اخباری (mi-) و شناسههای /-am/، /-i/، /-ad/، /-im/، /-id/ و /-and/ به فعل «خواه» ساخته میشوند. تلفظ این صورتها از سه هجا در گونه رسمی به دو هجا در گونه گفتاری کاهش یافته است. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل فرایندهای واجیای است که موجب تلفظهای گوناگون این صورتها شدهاند. علت اولیه تغییر تلفظ این صورتها حذف همخوان /h/ی بن مضارع «خواه» در سطح واژگانی است. این حذف در سطح بعدی، یعنی در سطح فرا واژگانی که پیشوند «می» و شناسهها افزوده میشوند، موجب التقای واکه /A/ی «خواه» و واکههای شناسهها میشود. رفع التقای واکهها در «میخواهم»، «میخواهد» و «میخواهند» از رهگذر حذف واکه /a/ی شناسهها، و در میخواهیم»، «میخواهی» و «میخواهید» با درج همخوان میانجیِ [j] میان واکه /A/ و واکه /i/ی شناسهها صورت میپذیرد. فرایندهایی که در سطح فرا واژگانی رخ میدهند شامل حذف همخوان /d/، درج همخوان [n] و باز هجابندی هستند. از آنجا که در رخداد این فرایندها واجشناسی و ساختواژه «برهمکنش» دارند تحلیلهای این پژوهش در چارچوب نظریه بهینگی لایهای که آمیزهای از رویکرد لایهای ساختواژه و واجشناسی واژگانی با نظریۀ بهینگی است، انجام شده است. پس از پیدایش نظریۀ بهینگی رویکرد بهینگی لایهای پیشنهاد شد تا به برهمکنش واجشناسی و ساختواژه به ویژه در زمینه تیرگی واجشناختی بپردازد. یکی از دلایل کوتاه شدگی عناصر زبانی شامل کاهش شمار هجاهای واژهها و عبارتها اصل اقتصاد و کمکوشی زبان است. بر اساس این اصل گویشوران گرایش دارند تا در تولید عناصر زبانی نیرو و کوشش کمتری به کار ببرند. پرداختن به راحتی تلفظ و صرف انرژی و کوشش کمتر بحثی نقشگرایانه است که خارج از چارچوب واجشناسی صورتگراست. ولی نظریه بهینگی با آمیختن نقشگرایی و صورتگرایی در قالب محدودیت LAZY این مشکل را رفع کرده است. پیش از ورود به تحلیلهای بهینگی ترتیب این فرایندها و تعاملشان با یکدیگر مورد تحلیل قرار میگیرد.