لادن جواهری؛ عامر قیطوری؛ مهدی خدامرادی؛ شهاب مرادخانی
چکیده
عصرِ حاضر، عصرِ سیطرۀ علم بر باورهای بشری است. نیاز انسان به شناختِ ماهیتِ خود و جهان اطرافش او را به سوی باور پدیدهها براساسِ مستندات و شواهد عینی سوق داده است. همین امر سبب گردیده که امروزه علومِ ...
بیشتر
عصرِ حاضر، عصرِ سیطرۀ علم بر باورهای بشری است. نیاز انسان به شناختِ ماهیتِ خود و جهان اطرافش او را به سوی باور پدیدهها براساسِ مستندات و شواهد عینی سوق داده است. همین امر سبب گردیده که امروزه علومِ شناختی به حوزۀ مورد علاقه بسیاری از دانش پژوهان مبدلگردد. یکی از حوزههای اصلی علوم شناختی، زبانشناسیشناختی است که بر پایۀ مطالعۀ زبان بنا نهاده شده است. از آنجا که، زبان را میتوان ابزاری برای بازنمایی ذهن برشمرد؛ از اینرو، زبانشناسیشناختی از مطالعۀ ساختار ظاهری زبان فراتر رفته و به بررسی عملیاتِ بنیادی بسیار پیچیدهای میپردازد که در تکوین دستور زبان، مفهومسازی، سخنگفتن و تفکر نقش عمدهای را ایفا میکنند. رویکردِ نظری این حوزه بر پایه مشاهدات تجربی و آزمایشهای علمیِ روانشناسی و علوماعصاب بنا نهاده شده و هدف آن فهم چگونگی بازنماییِ اطلاعات زبانی در ذهن، واکاوی فرآیند یادگیری زبان و سازوکار درک و استفاده از آن است. در دهههای اخیر، واکاوی و توضیح فرآیندهای درک استعاره، مورد توجه بسیاری از زبان شناسان قرار گرفته است. یکی از چالشهای اصلی در این راستا، یافتن راهکاری است که بتواند فرآیندهای درگیر در درک انواع مختلف استعاره را توضیح دهد. در این پژوهش، با توجه به سازوکار درک زبان در مغز، به بررسی دو گروه متفاوتِ استعارههای متعارف و استعارههای نا متعارف پرداختیم. این پژوهش توصیفی -تحلیلی بوده و با استناد به مقالات، کتب و تحقیقاتِ صورت گرفته در زمینۀ ارتباط مغز با فرآیند درک استعاره صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق گویای آن است که درک استعارههای متعارف، سبب بروز فعالیت در شکنج میانی گیجگاهی چپ، بخش دوکی شکل راست و شکنج پیشانی تحتانی میشود. در حالیکه، بخش دوکی شکل سمت راست، با ادغام اطلاعات بصری و معنایی مرتبط است. از سویی دیگر، استعارههای نامتعارف (بدیع)، بهصورت مداوم، شکنچ دوکی شکل چپ و پیشمخروطی (برهکونئوس) سمت راست را فعال میکنند.