per
دانشگاه تهران
پژوهشهای زبانی
1026-2288
2676-3362
2012-02-20
2
2
1
16
25080
«زیتون انگشتری»، «آسمانسُر»، «حسّ گوشایی»:
مطالعهای موردی از ابداعات واژگانی
"Zeytun Ɂangoštari", " Ɂâsemân sor", "hesse gušâyi":
A Case study of Lexical Innovation
فاطمه ابراهیمی پارسا
shirineparsa@gmail.com
1
کارشناسی ارشد زبانشناسی همگانی دانشگاه علامه طباطبائی
کودکان در روند فراگیری زبان مادری، وقتی برای مفهومی واژهای یاد نگرفتهاند یا واژة فراگرفته شده را به خاطر نمیآورند گاهی خودشان برای آن مفهوم واژه میسازند. مطالعة حاضر به بررسی مواردی چند از این واژهسازیها در سنین پیش از دبستان میپردازد. دادههای زبانی مورد مطالعه شامل شصت واژه تولید شده توسط دختری فارسی زبان است که از سن دو سال و شش ماهگی تا پنج سالگی او جمعآوری شده است. نوواژههای او واج نویسی شد و از نظر فرآیندهای ساختواژی مورد بررسی قرار گرفت. واژههای او در مجموع با هفت فرآیند صرفی زبان فارسی ساخته شدهاند. مقولة دستوری که بیشترین واژه ها برای آن ساخته شد صفت بود و پربسامدترین فرآیندی که در ساخت این شصت واژه استفاده شد ترکیب بود اما اولین فرآیندی که کودک از آن برای ساخت واژههای جدید استفاده کرد، اشتقاق با پسوند «- ی» بود. این مشاهده برخلاف یافتههای کلارک است که به موجب آن، زایاترین فرآیند اولین فرآیندی است که کودک در ابداع واژه از آن بهره میبرد.
واژه های کلیدی: ابداعات واژگانی در کودکان، فراگیری فرآیندهای صرفی، فراگیری زبان اول، ترکیب و اشتقاق، روانشناسی زبان
Having not acquired or retrieved any words for the intended
concept, in the process of mother tongue acquisition, children
sometimes try to innovate new words in dealing with the problem.
This study empirically investigates these innovations in preschool
years. The data include 60 words innovated by a female native
speaker of Persian (2.6 trough 5.0). The result shows that she made
use of 7 morphological processes to coin the words and regarding
these innovations, adjective and compounding are the most frequent
grammatical categories and morphological processes respectively.
But the first morphological process used by the child is derivation
through suffix "-i", the most productive Persian suffix. This result
does not support Clark's findings since she says that the most
productive process is the first one which children use to make their
own new words.
Keywords: lexical innovation, acquisition of morphological
processes, first language acquisition, compounding and derivation,
psycholinguistics
https://jolr.ut.ac.ir/article_25080_a82ce9fb870f17089fa5cab0282b7c0f.pdf
ابداعات واژگانی در کودکان
ترکیب و اشتقاق
روانشناسی زبان
فراگیری زبان اول
فراگیری فرآیندهای صرفی
acquisition of morphological
processes
compounding and derivation
first language acquisition
lexical innovation
psycholinguistics
per
دانشگاه تهران
پژوهشهای زبانی
1026-2288
2676-3362
2012-02-20
2
2
17
36
25081
بررسی کاربرد شناختی عبارتهای احتیاط آمیز
در مقالات علمی- پژوهشی فارسی
A Study of Hedging in Persian Academic Papers
دکتر اعظم استاجی
estajiz3@yahoo.com
1
فهیمه افشین
estajiz2@yahoo.com
2
دانشیار گروه زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
کارشناس ارشد زبانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد
در پژوهش حاضر به بررسی و مقایسة کاربرد عبارتهای احتیاط آمیز در مقالات علمی - پژوهشی
زبان فارسی در رشته های شیمی و ادبیات پرداخته شده است. استفاده از عبارتهای احتیاط آمیز
نقش عمده ای در گفتمان علمی داشته و درواقع ابزاری است که بیانگر تردید نویسنده و عدم
قطعیت گزاره بوده و نویسنده با استفاده از آنها میتواند عدم پایبندی کامل به ارزش صدق یک
گزاره را نشان دهد. پیکرة مورد بررسی شامل یکصد و چهارده مقاله (پنجاه و هفت مقال ة شیمی ،
پنجاه و هفت مقالة ادبیات) میباشد. در این تحقیق عبارتهای احتیاط آمیز به شش گروه فعل وجهی،
فعل اصلی، قید، اسم، صفت و ارجاع تقسیم شده است. نتایج تحلیل نشان میدهد توزیع عبارتهای
احتیاط آمیز در دو رشتة ادبیات و شیمی متفاوت است، بطوری که بسامد این ابزار در رشتة ادبیات
بیشتر از شیمی است و این مسئله به دلیل طبیعت متفاوت و ماهیت استدلالهای مربوط به دو رشتة
یاد شده میباشد. در مورد انواع مختلف عبارتهای احتیاط آمیز مشاهده شده در هر دو رش ته،
عبارات قیدی بیشترین و صفات احتیاط آمیز کمترین بسامد را دارا میباشند. با مقایسة بسامد شش
گروه یاد شده بین دو رشته نیز میتوان ادعا کرد در میزان کاربرد ارجاع و افعال وجهی احتیاط آمیز
در مقالات ادبیات و شیمی تفاوت معنی داری وجود دارد، به طوری که ارجاع در ادبیات ، و افعال
وجهی در شیمی کاربرد بیشتری دارد.
The present paper studies hedges in Persian academic papers.
Hedging has an important role in academic discourse; in fact it is a
device expressing a writer's degree of certainty or doubt about a
proposition. In this study, a collection of 114 academic papers (57
papers in the field of chemistry and 57 papers in the field of Persian
literature) have been analyzed. The results show that the
distribution of hedges in chemistry and Persian literature papers are
different. Hedging is more frequent in literature papers; this is due
to the different nature of reasoning in the two fields. As for the
different kinds of hedges, in both fields adverbs are the most
frequent and adjectives are the least frequent hedges.
https://jolr.ut.ac.ir/article_25081_b22873d7c17b2525e70d6ec767658407.pdf
تردید
عبارات احتیاط آمیز
عدم قطعیت
گفتمان علمی
وجه معرفتی
academic discourse
Certainty
doubt
epistemic
modality
hedges
per
دانشگاه تهران
پژوهشهای زبانی
1026-2288
2676-3362
2012-02-20
2
2
37
56
25082
گروه سور و گروه ممیز در بلوچی سرحدی، تحلیلی کمینه گرا
Quantifier Phrase and Classifier phrase in Sarhadi Dialect of
Balochi; A minimalist Analysis
دکتر علی درزی
alidarzi2@ut.ac.ir
1
دکتر ناهید یاراحمدزهی
venayarahmadi2@gmail.com
2
دانشیار دانشگاه تهران
استادیار دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار
در این مقاله به بررسی احتمال حضور گروه سور و گروه ممیز در بلوچی سرحدی میپردازیم و نشان میدهیم که در گروههای اسمی ساده عدد و یا سور در حوزة میانی و در جایگاه هستة یک فرافکن نقشی از نوع گروه عدد و یا سور تولید میشوند. همچنین نشان میدهیم که در صورت حضور ممیز، گروه اسمی بلوچی نمونه ای از ساخت شبه بخشی مجاور است که در آن ممیز در جایگاه هستة گروه ممیز قرار میگیرد. از آنجا که وجود ممیز در گروه اسمی، حضور عدد و یا سور را الزامی مینماید، فرض میکنیم که هستة گروه ممیز میزبان مشخصه ای تعبیرناپذیر از نوع[uQ] است که تنها درصورت تشکیل یک گروه سور و یا عدد بر فراز آن ارزش گذاری میشود.
This paper aims to investigate the presence of quantifier phrase and
classifier phrase in the DP of Sarhadi dialect of the Baluchi
language. To reach this goal, pseudo partitive constructions and
their characteristics in different languages are introduced and then it
is shown that determiner phrases containing a classifier in Baluchi
are examples of juxtaposed pseudo partitive constructions in which
the classifier is the head of a classifier phrase carrying an
uninterpretable feature [uQ] which necessitates the presence of a
quantifier / number phrase right above it in the modifier domain of
Baluchi determiner phrases.
https://jolr.ut.ac.ir/article_25082_97610739a79df35b04a09642ea5d794c.pdf
ساخت شبه بخشی
گروه تعریف
گروه سور
گروه مقدار
گروه ممیز
Classifier phrase
determiner phrase
measure phrase.
pseudo partitive construction
quantifier phrase
per
دانشگاه تهران
پژوهشهای زبانی
1026-2288
2676-3362
2012-02-20
2
2
57
75
25083
بررسی ریشه شناختی چند فعل هورامی
An Etymological Study of some Hōrāmian Verbs
حسین سلگی
h.solgi662@gmail.com
1
دکتر رحمان بختیاری
abakhtiary@yahoo.com
2
کارشناسی ارشد رشتة زبان و فرهنگهای باستانی دانشگاه بوعلی سینا همدان
استادیار رشتة زبان و فرهنگهای باستانی دانشگاه بوعلی سینا همدان
هورامی از گویشهای گورانی و زیر مجموعة شاخة زبانی گورانی- زازا است و یکی از گویشهای ایرانی شمال غربی به شمار میآید. هورامی گویشی محافظه کار است و ویژگیهای آوایی و صرفی کهنی را حفظ کرده است؛ از اینرو بررسی ریشه شناختی این گویش ما را به نکات جالبی در شناخت دقیقتر زبانهای ایرانی رهنمون میسازد. در این مقاله به بررسی ریشه شناختی برخی فعلهای گویش هورامی پرداخته شده و صورت فرضی دورة میانة گویش و نیز صورت ایرانی آغازین ماده های مضارع و ماضی این فعلها، بازسازی شده است. همچنین با بررسی تحولات آوایی این فعلها و ذکر واژه های همریشه با آنها، سعی شده است که جایگاه این گویش در گستر ة زبانهای ایرانی مشخص شود. مواد گویشی این پژوهش از میان گویشوران هورامان لهون جمع آوری شده است.
H?r?m? is a g?r?n? dialect and subset of G?r?n?-Z?z? linguistic
branch and is considered as one of northwest Iranian dialects.
H?r?m? is a preserved dialect and have preserved the archaic
phonetic and inflective characteristics, so etymological study of this
dialect leads to considerable points in more accurate identification
of Iranian languages. In this article, etymological study of some
verbs of H?r?m? have been investigated and assumptive form of the
dialect’s middle age and also proto-Iranian of past and present stem
of these verbs has been reconstructed. There is also effort to be
specified position of this dialect in scope of Iranian languages, by
studying phonetic transformations of these verbs and mention of
cognate words. Dialectic materials of this study have been collected
from native speakers of H?r?m?n ? Luh?n.
https://jolr.ut.ac.ir/article_25083_5dd20077b1214c7cb59a36bb19900ac5.pdf
ایرانی آغازین
تحولات آوایی
ریشه شناسی
فعل
گویش هورامی
Etymology
Hōrāmiandialect
phonetic
transformations
proto-Iranian.
Verb
per
دانشگاه تهران
پژوهشهای زبانی
1026-2288
2676-3362
2012-02-20
2
2
77
94
25084
کشش جبرانی در زبان فارسی: یک آزمایش ادراکی
Compensatory Lengthening in Persian: A Perception
Experiment
دکتر وحید صادقی
vsadeghi56032@gmail.com
1
استادیار دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
این مقاله به بررسی همبسته های ادراکی کشش جبرانی در زبان فارسی میپردازد. در یک آزمایش ادراکی، درک شنیداری کشش جبرانی از طریق تغییر مقادیر دیرش واکه، اختلاف دامنه 2 H1-H و H1-F1 و بسامد پایه مطابق با نتایج آزمایش تولیدی صادقی (2007) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تغییرات دیرش واکه اصلیترین نشانة ادراکی کشش واکه است و عوامل دیگر مانند
اختلاف دامنه H1-H2 و H1-F1 و فرکانس پایه بر درک کشش واکه اثر افزایشی دارند ؛ یعنی منحنی تغییرات پاسخهای شنیداری کشش جبرانی تا حد زیادی تابعی از تغییرات دیرش واکه است ولی سطح اطمینان پاسخها با اضافه شدن عوامل اختلاف دامنه H1-H2 و H1-F1 یا فرکانس پایه تا حدی افزایش می یابد. همچنین بررسی آماری اثر مستقل عوامل اختلاف دامنه H1-H2 و H1-F1 یا فرکانس پایه و اثر تعاملی آنها با دیرش واکه به طور جداگانه نشان داد اختلاف دامنه H1-H2 و H1-F1 همبسته قویتری از فرکانس پایه برای درک کشش جبرانی است.
واژه های کلیدی: کشش جبرانی، فرکانس پایه، اختلاف دامنه H1-H2 و H1-F1 ، دیرش واکه، واک بازداشته، واک نفسی
This article addresses the perceptual correlates of compensatory
lengthening in Persian. In a perception experiment, duration,
spectral tilt measurements H1-H2 and H1-F1 and F0 were varied in
several steps based on the results from a production experiment
(Sadeghi, 2007). Subjects were asked to identify the tokens
involving vowel length. Results revealed that duration is the most
reliable perceptual correlate of vowel length, and that intensity
level manipulations provide stronger vowel length cues than F0
differences.
https://jolr.ut.ac.ir/article_25084_dce88dd96d510b54928b9cfc7506b378.pdf
اختلاف دامنه H1- H2 و H1-F1
دیرش واکه
فرکانس پایه
کشش جبرانی
واک بازداشته
واک نفسی
breathy voice
compensatory lengthening
creaky voice
Duration
F0
spectral tilt differences
H1-H2 and H1-F1
per
دانشگاه تهران
پژوهشهای زبانی
1026-2288
2676-3362
2012-02-20
2
2
95
113
25085
بازبینی حالت مطلق در ساخت کنایی (ارگتیو)
Checking Absolutive Case in the Ergative Structure
دکتر یادگار کریمی
y.karimi2@uok.ac.ir
1
استادیار گروه زبانشناسی دانشگاه کردستان
این مقاله به بررسی سازوکارهای دخیل در بازبینی حالت مطلق بر روی مفعول بند متعدی و فاعل بند لازم در ساخت کنایی میپردازد. نخست دو رویکرد کمینه گرای غالب به اشتقاق ساخت کنایی (الف) حالت مطلق به مثابة حالت بینشان و (ب) حالت مطلق به مثابة حالت فاعلی معرفی میشود. سپس با استناد به شواهدی جدید از اشتقاق نحوی افعال مرکب لازم در زمان گذشته در زبان کردی و به تبع آن، با بررسی نحوة بازبینی حالت مطلق در این گونه ساختها استدلال م یشود که رویکرد (ب) به ساخت کنایی از کفایت تجربی و نظری بالاتری برخوردار است و این به نوبة خود تلاشی در راستای ارائة اشتقاق نحوی طبیعیتر برای ساختهای کنایی به شمار میرود.
This paper investigates the nature of Absolutive case and the
syntactic mechanisms underlying its licensing. To this end, two
recent minimalist approaches to the syntactic derivation of ergative
structure will be introduced. Drawing on evidence from the
syntactic derivation of clauses with intransitive complex predicates
in Kurdish, it will be established that the Absolutive case is
checked by the head of the Tense Phrase (T°). Thus construed, the
chain of argumentation in this paper favors an approach to ergative
structure where Absolutive case is treated on a par with Nominative
case.
https://jolr.ut.ac.ir/article_25085_08b067a9e88f2b3d7778d0b29d632134.pdf
حالت ذاتی
حالت کنایی
حالت مطلق
ساخت کنایی
فعل مرکب لازم.
absolutive case
ergative structure
inherent case
intransitive complex predicate
per
دانشگاه تهران
پژوهشهای زبانی
1026-2288
2676-3362
2012-02-20
2
2
115
125
25086
رویکردی شناختی به مسئلة هم معنائی بافتی در سطح افعال زبان فارسی
A Cognitive Approach to the Context Synonymy in Persian
Verbs
راحله گندمکار
rahelegandomkar@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری زبان شناسی همگانی دانشگاه بوعلی همدان
رویکرد معنیشناسی شناختی که مبنای درک پدیدههای مختلف زبانی و غیرزبانی را «شناخت» انسان میداند، از طریق ابزارهای متعددی از جمله شکل گیری طرحوارههای تصوری در ذهن، به توجیه چگونگی درک مقولاتی زبانی نظیر «هممعنائی» میپردازد. در مقالة حاضر با بررسی جایگزینی معنایی که روند آن از سمت مفاهیم انتزاعی به سمت مفاهیم ملموس و عینی است، به ارزیابی نقش طرحوارههای تصوری در ایجاد «هممعنائی بافتی» در سطح افعال زبان فارسی پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که تشابه طرحوارههای تصوری افعال، عامل اصلی بروز هممعنائی در آنهاست. افزون بر این، نزدیکی مفاهیم واژهها، سبب هممعنی شدن و جایگزینی آنها به جای یکدیگر میشود و «شناخت» انسان است که نزدیکی مفاهیم را تشخیص میدهد. یقیناً پیامد چنین پدیدهای هرگز هممعنائی مطلق نخواهد بود.
Cognitive semantic approach, which deals with the "cognition" of
human being, tries to explain the way of human understanding by
means of different tools, such as image schema. In this way, there is
an explanation for synonymy. The purpose of writing this paper is
to show the reasonability of semantic substitution of Persian verbs
in context.
https://jolr.ut.ac.ir/article_25086_054a2a495d30a2aec78d197cf1eb805b.pdf
شناخت
طرحوارة تصوری
معنیشناسی شناختی
مقولات ذهنی
هممعنائی بافتی
categories
cognition.
Cognitive Semantics
conceptual
context-dependent
image schema
synonymy
per
دانشگاه تهران
پژوهشهای زبانی
1026-2288
2676-3362
2012-02-20
2
2
127
146
25087
تظاهر آهنگی تکیة دومین در زبان فارسی معاصر
Intonational Representation of Secondary Stress In
Contemporary Persian Language
امیرسعید مولودی
a.moloodi2@ut.ac.ir
1
دکتر محمود بی جن خان
mbjkhan2@ut.ac.ir
2
دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه تهران
دانشیار گروه زبانشناسی دانشگاه تهران
کهنموئیپور (2003) در چارچوب نظری? واجشناسی نوایی و تحت عنوان قاعد? تسطیح معتقد است که در شبک? بازنمایی تکیه، بجز آخرین گروه واجی در سطح گروه آهنگ که تکی? اصلی میگیرد، سایر کلماتی که دارای علامت x در سطح گروه آهنگ هستند تکی? دومین میپذیرند. هدف مقال? حاضر پاسخ به این پرسش است که آیا میتوان برای گروههایی که تکی? دومین را جذب میکنند شاهدی از نظام آهنگ زبان ارائه کرد. برای یافتن پاسخ این پرسش دادههایی که بر طبق قاعد? تسطیح برخوردار از تکی? دومین بودند توسط نگارندگان تولید و ضبط شد و منحنی زیروبمی دادههای ضبطشده به وسیل? نرمافزار پرت استخراج شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و پس از تحلیل نظام آهنگ آنها مشخص شد که گروههای واجی که تکی? دومین را جذب میکنند، نواخت مرزنمای %H دارند؛ مگر در مواردی که گروهی که تکی? دومین را جذب کرده است، آخرین گروه واجی یک گروه آهنگ باشد که در این صورت نواخت مرزنمای آن تابع نواخت مرزنمای گروه آهنگ خواهد بود؛ به این معنی که اگر گروه آهنگ نواخت مرزنمای %Hیا %L داشته باشد، نواخت مرزنمای آخرین گروه واجی نیز به ترتیب %H و %L% خواهد بود.
In the theory of phrasal phonology and on the basis of the leveling
rule, Kahnemuyipour (2003) claims that in the stress representation,
the words with? symbols in the intonational phrase level, receive
secondary stress. The objective of this article is scrutinizing the
intonational evidence for secondary stress in Persian. Analyzing the
data which had secondary stress and were produced by the authors
with Pratt software, revealed that the phonological phrases that take
secondary stress are marked by a high boundary tone; except in the
cases where the phonological phrase taking secondary stress is the last
phonological phrase of an intonational phrase. In this situation, the
boundary tone of the last phonological phrase will be subordinate to
the boundary tone of the intonational phrase. In other words, if an
intonational phrase is marked by a high boundary tone or by a low
boundary tone the last phonological phrase taking secondary stress in
the intonational phrase, will be marked respectively by a high and a
low boundary tone.
https://jolr.ut.ac.ir/article_25087_5e82f04243b2670586e455887cc700e5.pdf
تکیة دومین
قاعدة تسطیح
گروه آهنگ
گروه واجی
نواخت مرزنما
boundary tone.
intonational phrase
leveling rule
phonological phrase
secondary stress