%0 Journal Article %T تعامل معنایی نفی با امکان و ضرورت معرفتی و اقتداری در افعال وجه‌نمای فارسی %J پژوهشهای زبانی %I دانشگاه تهران %Z 1026-2288 %A مدادیان, غلامرضا %D 2022 %\ 08/23/2022 %V 13 %N 1 %P 109-138 %! تعامل معنایی نفی با امکان و ضرورت معرفتی و اقتداری در افعال وجه‌نمای فارسی %K نفی %K وجه‌نمایی %K امکان %K ضرورت %K معرفتی %K اقتداری %R 10.22059/jolr.2022.348760.666807 %X این پژوهش توصیفی- ‌تحلیلی با هدف بررسی تعامل معنایی نفی با خوانشِ امکان و ضرورت معرفتی و اقتداری افعال توانستن، شدن، ممکن‌بودن، امکان‌داشتن، بایستن و لازم‌بودن انجام شد. در میان این افعال چهار فعل اول بیانگر مفهوم امکان و مابقی بیانگر مفهوم ضرورت هستند. ضرورت و امکان مفاهیم مرکزی حوزة وجه‌نمایی را تشکیل می‌دهند. وجه‌نمایی عمدتاً به بیان نگرش یا نظر افراد دربارة وضعیت امور می‌پردازد. وجه‌نمایی معرفتی و اقتداری دو نوع اصلی مقولة وجه‌نمایی به شمار می‌روند. وجه‌نمایی معرفتی قضاوت گوینده دربارة صحّت یا سقم گزارها را بیان می‌کند در‌حالی‌که وجه‌نمایی اقتداری با تاثیر‌گذاری گوینده بر انجام یا عدم‌انجام اعمال از سوی مخاطب سروکار دارد. افعال وجه‌نما از پرکاربرد‌ترین صورت‌های وجه‌نما در زبان فارسی هستند. نفی از آن مقوله‌های زبانی است که با وجه‌نمایی (بویژه، مفاهیم امکان و ضرورت) تعامل معنایی و منطقی دارد. نفی می‌تواند در افعال واژگانی و افعال وجه‌نمای فارسی به‌صورت پیش‌وند (ن-) ظاهر شود. در این پژوهش، نظرات پالمر (1995) و دی‌هان (1997)، که از دید رده‌شناختی به بررسی تعامل نفی با وجه‌نمایی پرداخته‌اند، به‌عنوان چارچوب نظری مورد‌ استفاده قرار گرفت و عمدتاً ‌از نمونه‌های مستخرج از پیکرة دادگان فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان شاهد استفاده شد. تحلیل‌ها نشان داد که تعامل نفی با افعالِ حوزة امکان (یعنی، توانستن، شدن، ممکن‌بودن و امکان‌داشتن) از نوع «قاعده‌مند» است. این بدان‌معناست که بین صورت و معنای افعال‌ وجه‌نمای منفی در حوزة امکان تناظر یک‌به‌یک وجود دارد به‌طوری‌که ترکیب پیشوند نفی با صورت وجه‌نما «وجه‌نمایی» را منفی می‌کند و همراهی این پیشوند با فعل اصلی به منفی‌شدن «گزاره» می‌انجامد. در حوزة ضرورت، تعامل نفی با فعل لازم‌بودن «قاعده‌مند» است اما بایستن در تعامل معنایی با نفی «بی‌قاعده» عمل می‌کند. برخلاف انتظار، هم‌آیی پیشوند نفی با بایستن به منفی‌شدن گزاره (نه، وجه‌نمایی) منتهی می‌شود. همچنین، این بررسی نشان داد که بایستن ظرفیت بیان دو مفهوم «عدم‌ضرورت» معرفتی صحّت گزاره و «عدم‌ضرورت» اقتداری انجام عمل را ندارد و افعال دیگری (لازم‌بودن و وجه‌نماهای حوزة امکان) برپایة راهبرد «پرکنش وجهی» یا «پرکنش منطقی» این دو مفهوم را بیان می‌کنند. دیگر یافتة این پژوهش آن است که بایستن یک ‌وجه‌نمای «تک‌سیطره‌ای» است که تنها با نفی «سیطره‌کوتاه» تعامل می‌کند در‌حالی‌که دیگر افعال مورد‌بررسی صورت‌هایی«جفت‌سیطره‌ای» هستند که هم با نفی «سیطره‌کوتاه» و هم نفی «سیطره‌بلند» تعامل می‌کنند. در‌نهایت، به‌‌غیر‌‌از بایستن، که در حوزة آن راهبرد «پرکنش ‌وجهی» یا «پرکنش منطقی» جهت بیان نفی سیطره‌بلند استفاده می‌شوند، برای دیگر افعال راهبرد «جانمایی نفی» تمایز بین نفی سیطره‌کوتاه و بلند را مشخص می‌کند. %U https://jolr.ut.ac.ir/article_89941_daaa70972df44188d9cf8dcef7f921a4.pdf