%0 Journal Article %T همپایگی در گروه‌های دستوری ناهم‌مقوله از منظر دستور شناختی %J پژوهشهای زبانی %I دانشگاه تهران %Z 1026-2288 %A هاشمی نسب, سبا %A بهرامی خورشید, سحر %D 2022 %\ 08/23/2022 %V 13 %N 1 %P 139-166 %! همپایگی در گروه‌های دستوری ناهم‌مقوله از منظر دستور شناختی %K دستور شناختی %K همپایگی %K مقوله‌های دستوری %K رابطه‌های زمان‌مند %K رابطه‌های غیرزمان‌مند %R 10.22059/jolr.2022.331126.666748 %X در این پژوهش به بررسی همپایگی گروه‌های دستوری ناهم‌مقولۀ زبان فارسی در چارچوب دستور شناختی پرداخته‌ایم. هسپلمث (2007: 1) همپایگی را به ساخت‌هایی نحوی اطلاق کرده است که در آن‌ها دو یا چند واحد از یک «نوع»، واحدی بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهند، به طوری که این واحد بزرگ‌تر همان روابط معناییِ هر یک از واحدهای کوچک‌تر را با عناصر پیرامون خود دارد. او در تعریف خود، اصطلاح «نوع» را به کار برده و  از به کار بردن اصطلاح «مقوله» پرهیز کرده است؛ چراکه به عقیدۀ وی در همپایگی، همپایه‌ها همیشه هم مقوله نیستند و می‌توانند از دو مقولۀ متفاوت باشند. هسپلمث (2009: 43) در توضیح، شرط همپایگی را دارا بودن نقش‌های معنایی یکسان، و نه هم مقولگی دستوری، عنوان می‌کند. لنگکر (2009: 349) نیز در یک ساخت همپایه، همپایه‌ها را موازی و برابر معرفی کرده است؛ اما  او تنها یک جنبه از این توازی را تعلق داشتن به یک مقولۀ دستوری دانسته است؛ چراکه در دستور شناختی، عضویت در مقولۀ دستوریِ یکسان تنها یکی از انواع توازی معنایی است. او به نمونه‌هایی در زبان انگلیسی اشاره کرده است که در آن‌ها، گروه‌هایی به رغم داشتن مقولۀ دستوری یکسان، نتوانسته‌اند ساخت‌های همپایۀ قابل‌قبول تولید کنند. بر این اساس می‌توان حدس زد که معنا نقش تعیین‌کننده‌ای در شرط همپایگی گروه‌های دستوری ایفا کند. پژوهش‌هایی که به همپایگی در زبان فارسی پرداخته‌اند اکثراً در چارچوب دستور زایشی و نحو محور هستند و علاوه بر آن به صورت خاص مسئلۀ همپایگی گروه‌های دستوری ناهم‌مقوله را مدنظر قرار نداده‌اند. از آنجایی که دستور شناختی رویکردی معنامحور است و زبان را با تمامی ابعاد آن به محک می‌گذارد، اتخاذ رویکرد دستور شناختی نتایجی جدید و متفاوت به دست داده است. بر اساس پژوهش‌های انجام‌گرفته در زبان انگلیسی، انتظار بر آن بود که دستور شناختی به کمک تعاریف معنا بنیاد خود از مقوله‌های دستوری و طرحواره‌های مربوط به مقوله‌ها، از عهدۀ تبیین همپایگی گروه‌های دستوری ناهم‌مقوله برآید. برای آزمودن این فرضیه تعداد 200 دادۀ دارای ساخت همپایه را از دو روزنامۀ کثیرالانتشار شرق و اعتماد جمع‌آوری کرده و ساخت‌های شامل همپایگی گروه‌های دستوری ناهم‌مقوله را از میان آن‌ها برگزیدیم. سپس، بعد از بررسی مبانی نظری دستور شناختی، با کمک ایزار نظریه به بررسی آن‌ها پرداختیم. نتایج بررسی‌ها نشان داد مقوله‌هایی که در زمرۀ رابطه‌های غیرزمان‌مند (غیرفرایندها) قرار می‌گیرند، به شرط داشتن متحرک هم‌سنخ می‌توانند با یکدیگر همپایه شوند. بنابراین، در زبان فارسی همپایگی مقوله‌های حرف‌اضافه و قید، و همین‌طور حرف‌اضافه و صفت امکان‌پذیر است. %U https://jolr.ut.ac.ir/article_89942_7dd10a334456b68e6ef667b22d755aa3.pdf