2024-03-29T16:19:35Z
https://jolr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=7128
Language Research
Lang Res
1026-2288
1026-2288
1393
5
1
بررسی نحوی ممیّز عدد در زبان فارسی
شجاع
تفکری رضائی
کبری
نظری
در این مقاله ساختار نحوی ممیّزهای عدد در گروه حرف تعریف زبان فارسی در چارچوب برنامة کمینهگرا بررسی میشود. ممیّز عدد تکواژی است که هنگامی که اسم توسط یک عدد مورد شمارش قرار گیرد به همراه اسم میآید. در این پژوهش براساس نظرات چنگ و سایبسما (2005)، ایشی (2000)، لی (1999)، تانگ (2004)، سیمپسون (2005) و بورر (2005) ویژگیهای واژ-نحوی ممیّزها در زبان فارسی را در رابطه با دیگر سازههای گروه حرف تعریف ازجمله اعداد بررسی کرده، نشان میدهیم که برخلاف غلامعلیزاده (1374)، سمایی (1387) و صحرایی (1389)، ممیّزها در زبان فارسی هستۀ گروهی جداگانه به نام گروه ممیّزی هستند که این گروه خود متمم هستۀ عدد است. سپس براساس ابنی (1987) نشان میدهیم که هستۀ مذکور نوعاًً هستهای نقشی است و نه واژگانی. آنگاه به نقش این عنصر در درون گروه حرف تعریف پرداخته، نشان میدهیم که مشخصۀ کمیّت که از طرف درزی و یاراحمدزهی (1390) برای این عناصر ارائهشده لزوماًٌ دارای ارزش مطلق بوده، نقش آن در واقع منفردکردن اسامی است.
Numeral classifier
Classifier phrase
determiner phrase
Individuation feature
Absolute quantification feature
2014
03
21
1
20
https://jolr.ut.ac.ir/article_52650_0d57287e934040e1006ab0cec63794a9.pdf
Language Research
Lang Res
1026-2288
1026-2288
1393
5
1
گواهنمایی در زبان فارسی امروز
والی
رضایی
این جستار به بررسی گواهنمایی در زبان فارسی معاصر از دیدگاه ردهشناسی اختصاص دارد. گواهنمایی مقولهای دستوری است که نقش آن نشان دادن منبع اطلاع است. در آغاز، این مقولة دستوری و انواع ردهشناختی آن معرفی میگردد. با جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادههای مختلف از زبان گفتاری و نوشتاری فارسی معاصر و همچنین متون کلاسیک به دنبال پاسخ این پرسش بودهایم که آیا گواهنمایی در این زبان به عنوان یک مقولة دستوری وجود دارد یا خیر. این بررسی نشان میدهد که در زبان فارسی همچون سایر زبانهای جهان ساختهای گوناگونی که نقش اصلی آنها بیان گواهنمایی نیست ممکن است بیانگر معنای ثانوی گواهنمایی نیز باشند. زبانشناسان اینها را راهکار گواهنمایی نامیدهاند و مهمترین راهکارهای اینچنینی در فارسی معاصر شامل ساخت ماضی نقلی، فعلهای ادراکی و شناختی، فعلهای اظهاری غیرشخصی، ساخت مجهول، نقلقول و غیره میباشد. در ادامه نشان داده میشود که در زبان فارسی علاوه بر این راهکارها یک نوع گواهنمایی دستوری محدود به زمان گذشته نیز وجود دارد که حاصل دستوری شدن ساختهایی با نمود کامل است. با ارائة شواهد مختلف همزمانی و درزمانی نشان دادهایم که کارکرد اصلی ساختهای معروف به ماضی نقلی استمراری و ماضی ابعد در فارسی معاصر بیان گواهنمایی غیر دستاول میباشد؛ بنابراین، گواهنمایی دستوری در زبان فارسی شامل یک تمایز دوگانه غیر دستاول در برابر سایر انواع گواهنمایی و محدود به زمان گذشته است.
Evidentiality
firsthand
non-firsthand
perfect progressive
double perfect
2014
03
21
21
40
https://jolr.ut.ac.ir/article_52653_90e8754783064df5d90a310181378126.pdf
Language Research
Lang Res
1026-2288
1026-2288
1393
5
1
تحول تاریخی ساختهای صفات تفضیلی و عالی در ایرانی باستان و ایرانی میانۀ غربی و فارسی نو
ساریه
صحابی
صفات تفضیلی و عالی با اضافه شدن برخی پسوندها به صفت مطلق ساخته میشوند. در این مقاله سیر تحول پسوندهای تفضیلی و عالی از ایرانی باستان تا فارسی نو توضیح داده شده است. در ابتدا توضیحی در مورد پیشینۀ هندواروپایی این پسوندها آورده شده است. در بخش بعدی با توجه به شباهتهای زیاد بین دو زبان اوستا و سنسکریت، بررسی این پسوندها در اوستا و سنسکریت با هم در یک فصل آورده شده است. اساس کار در این بخش بر مبنای کار واکرناگل بوده است؛ واکرناگل در کتاب خود این پسوندها را در سنسکریت بررسی نموده است. پرداختن به کارکردهای این صفات بدان گونه که واکرناگل بدان پرداخته است در زبانهای ایرانی باستان و نیز مقایسۀ کارکردهای این پسوندها بین ایرانی باستان و سنسکریت تاکنون صورت نگرفته است. در این بخش با توجه به کار واکرناگل کارکرد این پسوندها در زبانهای ایرانی باستان بررسی و با سنسکریت مقایسه شده است. در بخشهای بعدی بررسی این پسوندها به ترتیب در فارسی باستان، ایرانی میانۀ غربی و فارسی نو صورت گرفته است.
historical grammar
Indo-European
Iranian languages
positive
comparative
superlative
2014
03
21
41
56
https://jolr.ut.ac.ir/article_52659_4bc990b9973bd7e3119de124dd54189b.pdf
Language Research
Lang Res
1026-2288
1026-2288
1393
5
1
مقایسۀ فرایند اشتقاق در دو گونۀ علمی و محاورهای زبان فارسی
مجید
عباسی
عادل
رفیعی
در این مقاله، فرایند اشتقاق در دو گونۀ علمی و محاورهای زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته و سعی میشود با بررسی و مقایسۀ تعداد مشخصی واژۀ مستخرج، تصویری از میزان و چگونگی عملکرد فرایند اشتقاق در دو گونۀ مورد بررسی به دست داده شود. برای این منظور پس از استخراج واژههای مشتق متعلق به دو گونۀ علمی و محاورهای زبان فارسی و تجزیه و تحلیل آنها مشخص میشود اولاً نظام واژهسازی اشتقاقی در هر دو گونۀ مورد بررسی بیشتر از چه نوع وندهایی بهره میگیرد، ثانیاً میزان استفاده از وندهای اشتقاقی مختلف در این دو گونه چگونه است و ثالثاً در مواقعی که به لحاظ صوری یک وند در هر دو گونه مورد استفاده قرار گرفته باشد آیا تفاوتی در نقش و عملکرد این گونه وندها وجود دارد یا خیر. در تعیین چگونگی عملکرد وندها از مدل معنایی لیبر (2004) که توسط رفیعی (1387) بازبینی شده و در بررسی پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی به کار رفته، استفاده شدهاست. یافتههای حاصل از بررسی عملکرد فرایند اشتقاق در دو گونه مورد مقایسه قرار میگیرد تا در نهایت وجوه افتراق و اشتراکشان مشخص شود. با توجه به بررسیهای به عمل آمده به نظر میرسد که علیرغم وجود برخی شباهتها، فرایند اشتقاق در دو گونۀ علمی و محاورهای زبان فارسی در حوزههای یاد شده دارای تفاوتهای قابل توجهی است.
Derivation
scientific variety
colloquial variety
semantic skeleton
semantic body
2014
03
21
57
74
https://jolr.ut.ac.ir/article_52660_141af8a3c9d01d1c8dd69a90d86a7473.pdf
Language Research
Lang Res
1026-2288
1026-2288
1393
5
1
دستوری شدن تسلسلیِ عبارت یعنی از منظر دستور گفتمان
محمد
عمو زاده
اعظم
نورا
این مطالعه به بررسیدستوریشدن عبارت «یعنی» از منظر دستور گفتمان پرداخته و آن را فرایندی تسلسلی در نظر میگیرد که شروع و خاتمه آن دستور سطح جمله و مرحلۀ میانی آن دستور معترضه است. به عبارت دیگر، دستوریشدن کلمه «یعنی» در امتداد طیف پیشنهادی کوتوا (2012) پیش میرود که عبارت است از دستور سطح جمله > دستور معترضه > دستور سطح جمله. در واقع، عبارت «یعنی» به عنوان واحدی از دستور سطح جمله، برای کاربرد در دستور معترضه (سطح گفتمان)عضوگیری شده و لذا به یک واحد معترضهای تبدیل میشود. این واحد معترضهای ، در سطح گفتمان تحت دستوریشدن قرار گرفته و به یک واحد معترضهایِ دستوریشده، تبدیل میشود که عهده دار نقشهای گفتمانی-کاربردشناختی متفاوتی است. مطالعۀ حاضر نشان میدهد که در زبان فارسی روزمره، عبارت معترضهایِ دستوریشدۀ «یعنی»، از طریق عملیات تلفیق مجدد دوباره به قلمرو اصلی خود یعنی دستور سطح جمله برگشته و فرایند تسلسلی دستوریشدن آن تکمیل میگردد.
Cyclic Grammaticalization
Discourse marker
Thetical Unit
Co-optation
Re-integration
2014
03
21
75
93
https://jolr.ut.ac.ir/article_52661_3d1e90b1727824d4987c3c7b5196c6b4.pdf
Language Research
Lang Res
1026-2288
1026-2288
1393
5
1
کمیتنماها در زبان فارسی
لیلا
قدیری
در این مقاله ضمن معرفی طبقهبندی کمیتنماها از سوی زبانشناسان پیشین، در پاسخ به این سئوال که آیا جایگاه اولیۀکمیتنماهایی چون «خیلی» و «بعضی» در درون گروه حرف تعریف بوده و یا از همان ابتدا در درون گروه کمیتنما ادغام میشوند، نشان خواهیم داد که برخلاف نظر سمیعیان (1983) و معظمی (1385)، در نظر گرفتن عناصر کمیتنمایی «خیلی» و «بعضی»در درون گروه حرف تعریف دارای اشکالات نظری و تجربی خواهد بود. به همین دلیل با توجه به ارجحیت فرآیند ادغام به حرکت در برنامۀ کمینهگرا و به پیروی از کاواشیما (1994)، جایگاه این عناصر را در هستۀگروه کمیتنما در نظر میگیریم. این عناصر دارای این خصوصیت هستند که هم در ساخت کمی (همراه با گروه اسمی) و هم در ساخت بخشی (همراه با حرف اضافۀ «از») ظاهر میشوند.
quantifier phrase
determiner phrase
plural marker
merge
move
2014
03
21
95
108
https://jolr.ut.ac.ir/article_52662_3cba66e3b5cf041149bb7dbae2ec07a9.pdf
Language Research
Lang Res
1026-2288
1026-2288
1393
5
1
تبلور مفهوم زمان: براساس حرکات استعاری دستان
فهیمه
نصیب ضرابی
محمدرضا
پهلواننژاد
این مقاله به بررسی حرکات استعاری دستان در حین به کار بردن قیدهای مختلف زمان توسط فارسیزبانان، بهمنظور ارائه طرحی برای مفهوم زمان، میپردازد. پس از تصویربرداری از 22 آزمودنی، در حین پاسخگویی به سؤالات مبهم پرسشنامهای شامل 10 سؤال که آزمودنی را ملزم به کار بردن قیدهای مختلف زمان مینمود، و تحلیل دادههای تصویری حاصل، پیکرهای شامل 299 حرکت بهدست آمد. دادههای این پیکره 8 نوع حرکت متفاوت را جهت اشاره به قیدهای زمانی مختلف نشان میدهد که براساس بسامد وقوع تعیین شدهاند. این حرکات تنها شامل حرکات دستان میباشد؛ چرا که حرکات دیگر اعضای بدن، مانند سر و تنه، به دلیل بسامد بسیار پایین از پیکره حذف شدند. این نوع حرکات را میتوان در سه دسته گذشته، حال و آینده جای داد. در پایان پژوهش، براساس این حرکات، طرحی برای مفهوم زمان در ذهن سخنگویان فارسی پیشنهاد شده است. این طرح نشان میدهد که زمان برای فارسیزبانان افقی، از عقب به جلو، و از راست به چپ میباشد.
conceptual metaphor theory
non-verbal communication
gestures
metaphoric gestures
concept of time
adverbs of time
2014
03
21
109
127
https://jolr.ut.ac.ir/article_52663_1c64a53faab090f43ffcde433e7ddba8.pdf
Language Research
Lang Res
1026-2288
1026-2288
1393
5
1
طبقهبندی افعال وجهی فارسی: پاسخی به توانگر و عموزاده (2009)
نگین
ایلخانیپور
غلامحسین
کریمیدوستان
-----
2014
03
21
129
133
https://jolr.ut.ac.ir/article_52664_3b05cb523c433aa3231f24603000258c.pdf