حمیده معرفت؛ اسکندر صمدی
چکیده
این مقاله به چگونگی پردازش ضمایر آشکار و ناملفوظ توسط گویشوران فارسی میپردازد. فرضیههای گوناگونی برای تفسیر این ضمایر مطرح است و هر کدام پیشبینی ویژهای برای گزینش مرجع دارند. یکی از این فرضیهها ...
بیشتر
این مقاله به چگونگی پردازش ضمایر آشکار و ناملفوظ توسط گویشوران فارسی میپردازد. فرضیههای گوناگونی برای تفسیر این ضمایر مطرح است و هر کدام پیشبینی ویژهای برای گزینش مرجع دارند. یکی از این فرضیهها «فرضیه جایگاه مرجع» است که پیشبینی میکند پردازشگر برای ضمیر ناملفوظ مرجعی را که در جایگاه مخصص صرفی میباشد و برای ضمیر آشکار مرجعی را که در جایگاهی پایینتر از مخصص صرفی است ترجیح میدهد. فرضیه دیگر «اصل تأخر» است که پیشبینی میکند پردازشگر به محض مواجهه با ضمیر به دنبال مرجع آن است و اولین مرجعی که با آن هماهنگی دارد را انتخاب میکند. جهت بررسی نحوه پردازش این ضمایر توسط گویشوران فارسی، جملاتی که دارای یک بند پایه و یک بند وابسته بودند تهیه گردید. بند وابسته در این جملات، که شامل ضمیر آشکار یا ناملفوظ بود، یا در اول جمله (پسمرجع)، یا در آخر جمله (پیشمرجع)، و یا پس از فاعل جمله پایه (بین دو مرجع) قرار داشت. آزمودنیها هر جمله را به همراه سه تصویر میدیدند و بر اساس تفسیرشان از ضمیر تصویر مورد نظرشان را انتخاب میکردند. نتایج حاکی از آن بود که پیشبینی «فرضیه جایگاه مرجع» در مورد ضمایر پیشمرجع اعم از اینکه ضمیر آشکار و یا ناملفوظ باشد صحیح بود ولی در مورد ضمایر پسمرجع پیشبینیها فقط در مورد ضمیر آشکار صدق میکرد. بر اساس این نتایج، به نظر میآید این فرضیهها باید به گونهای اصلاح شوند که بین جملات نشاندار و بینشان تمایز قایل شوند.