محمد عموزاده؛ حدائق رضایی
چکیده
استفاده از زمان دستوری برای بیان مفاهیم وجهی، یا به عبارتی شیوههای استفاده از زمان دستوری به عنوان ابزار اعمال نظر گوینده در مورد محتوای گزاره در زبان فارسی، موضوعی است که در مقالة حاضر مورد بررسی ...
بیشتر
استفاده از زمان دستوری برای بیان مفاهیم وجهی، یا به عبارتی شیوههای استفاده از زمان دستوری به عنوان ابزار اعمال نظر گوینده در مورد محتوای گزاره در زبان فارسی، موضوعی است که در مقالة حاضر مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج این بررسی نشان میدهد که ساختارهای زمانی در زبان فارسی چه در زمان گذشته و چه غیرگذشته در قالبهای مختلفی از جمله شرطی، انعکاس اشاره ای و ساختار تمنایی و التزامی به طور فعال در انتقال مفاهیم وجهی نقش دارند و در اکثر این موارد زمان دستوری به کمک عناصر بافتی و نشانگر های وجهی به جای ایفای نقش اولیه مکان یابی زمانی، نقشی وجهی را ایفا مینماید. همچنین به نظر میرسد فرآیندهای شناختی از جمله نگاشت استعاری و فضاسازی ذهنی در کنار مسائل بافتی و کاربردشناختی، نقش ضروری در شکلگیری کارکردهای وجهی زمان دستوری در زبان فارسی ایفا میکنند.