محمد عمو زاده؛ اعظم نورا
چکیده
این مطالعه به بررسیدستوریشدن عبارت «یعنی» از منظر دستور گفتمان پرداخته و آن را فرایندی تسلسلی در نظر میگیرد که شروع و خاتمه آن دستور سطح جمله و مرحلۀ میانی آن دستور معترضه است. به عبارت دیگر، ...
بیشتر
این مطالعه به بررسیدستوریشدن عبارت «یعنی» از منظر دستور گفتمان پرداخته و آن را فرایندی تسلسلی در نظر میگیرد که شروع و خاتمه آن دستور سطح جمله و مرحلۀ میانی آن دستور معترضه است. به عبارت دیگر، دستوریشدن کلمه «یعنی» در امتداد طیف پیشنهادی کوتوا (2012) پیش میرود که عبارت است از دستور سطح جمله > دستور معترضه > دستور سطح جمله. در واقع، عبارت «یعنی» به عنوان واحدی از دستور سطح جمله، برای کاربرد در دستور معترضه (سطح گفتمان)عضوگیری شده و لذا به یک واحد معترضهای تبدیل میشود. این واحد معترضهای ، در سطح گفتمان تحت دستوریشدن قرار گرفته و به یک واحد معترضهایِ دستوریشده، تبدیل میشود که عهده دار نقشهای گفتمانی-کاربردشناختی متفاوتی است. مطالعۀ حاضر نشان میدهد که در زبان فارسی روزمره، عبارت معترضهایِ دستوریشدۀ «یعنی»، از طریق عملیات تلفیق مجدد دوباره به قلمرو اصلی خود یعنی دستور سطح جمله برگشته و فرایند تسلسلی دستوریشدن آن تکمیل میگردد.