علی عربانی دانا؛ عادل رفیعی؛ بتول علی نژاد
چکیده
ساختهای دواسمی در پیشینة مربوط به این اصطلاح، این گونه تعریف میشود: «توالی دو کلمه که دارای طبقة دستوری یکسان هستند و عموماً با یک رابط واژگانی به هم مرتبط میشوند». منظور از «دواسمی» در ...
بیشتر
ساختهای دواسمی در پیشینة مربوط به این اصطلاح، این گونه تعریف میشود: «توالی دو کلمه که دارای طبقة دستوری یکسان هستند و عموماً با یک رابط واژگانی به هم مرتبط میشوند». منظور از «دواسمی» در این اصطلاح، مقولة دستوری «اسم» نیست، بلکه یک اصطلاح پوششی است که میتواند مقولههای دستوری اسم، صفت، فعل، قید و حرف را در بربگیرد. یک مسئله مهم در ساختهای دواسمی، ترتیب عناصر و سازهها در این ساختهاست. برای تعیین این ترتیب، مدلی موسوم به مدل محدودیتهاوجود دارد که توسط مولین (2014) مطرح شد. این مدل دارای اصول و محدودیتهایی است که ترتیب قرار گرفتن عناصر در ساختهای دواسمی را مشخص میکند. این محدودیتها عبارتاند از: محدودیتهای معنایی-کاربردشناختی، محدودیتهای واجی-غیروزنی، محدودیتهای واجی-وزنی و محدودیتهای بسامد و ترتیب الفبایی. محدودیتها در این مدل برای تبیین ساختهای دواسمی با هم رقابت میکنند. این امکان وجود دارد که یک محدودیت خاص در مورد همة ساختهای دواسمی کاربرد نداشته باشد و فقط بر روی ساختهای دواسمی خاصی اعمال شود. دلیل جداسازی محدودیتها از یکدیگر به علت تفاوتهای موجود در آنهاست. در این مدل، محدودیتها با هم تعامل میکنند و اغلب همبستگی معناداری با هم دارند. هدف تحقیق حاضر، بررسی ساختهای دواسمیِ برگشتناپذیرِزبان فارسی در چارچوب این مدل، رتبهبندیمحدودیتهای مولین و نیز تعامل و رقابت آنها با یکدیگر برای تعیین ترتیب سازهها در ساختهای دواسمی زبان فارسی است. برای انجام این پژوهش، دادههای تحقیق که مشتمل بر 534 ساخت دواسمی فارسی است، بر اساس مدل محدودیتها مورد تحلیل قرار گرفت، سپس محدودیتهای مولین بر اساس ساختهای دواسمی زبان فارسی رتبهبندی شد و در نهایت تعامل و رقابت این محدودیتها در زبان فارسی مشخص گردید. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که محدودیت واجی-غیروزنی، بیشترین تعداد از ساختهای دواسمی زبان فارسی را تبیین میکند و در رتبة اول قرار دارد، اما محدودیت معنایی-کاربردشناختی، کمترین تعداد از ساختهای دواسمی زبان فارسی را توجیه میکند و از این نظر در مرتبة آخر محدودیتها قرار دارد.