صفا صادقی اشرافی؛ علی درزی
چکیده
پدیده شناورسازی سور که در آن سور از گروه حرف تعریف مرتبطش جدا است، تحلیل های مختلفی از جانب زبان شناسان گوناگون داشته است که مهم ترین آنها تحلیل قیدی و رهاسازی است. در مقاله حاضر به هر دو تحلیل ...
بیشتر
پدیده شناورسازی سور که در آن سور از گروه حرف تعریف مرتبطش جدا است، تحلیل های مختلفی از جانب زبان شناسان گوناگون داشته است که مهم ترین آنها تحلیل قیدی و رهاسازی است. در مقاله حاضر به هر دو تحلیل اشاره شده و با داده هایی از زبان فارسی تحلیل قیدی کنار گذاشته می شود. در تحلیل رهاسازی عقیده بر این است که ساخت های حاوی سور شناور و ساخت های حاوی سور غیرشناور دارای زیرساختی یکسان هستند، به این صورت که سور و گروه حرف تعریف در ابتدا با هم سازهای واحد را شکل میدهند و سپس در نتیجۀ جابجایی گروه حرف تعریف از درون این سازۀ واحد، سور همانجا رها شده و شناور می گردد. مقاله حاضر با استفاده از شواهدی نشان می دهد که این دو ساخت برخلاف تصور رایج رویکرد رهاسازی، هر کدام ساختاری مستقل از دیگری دارد. در ساختاری که برای ساخت های حاوی سور شناور مطرح میشود، سور شناور افزودهای به گروه حرف تعریف مرتبطش است که با فرآیند افزودگی متاخر وارد اشتقاق می شود: یعنی ابتدا گروه حرف تعریف در جایگاه موضوع ادغام شده و سپس به جایگاهی بالاتر حرکت می کند و در این جایگاه دوم سور به آن افزوده می شود. در چارچوب الگوریتم برچسبگذاری نشان میدهیم سوری که در چنین ساختاری قرار دارد و افزودۀ گروه حرف تعریف است، اجباراً شناور می شود، چرا که ساختار حاصل از افزوده شدن سور به گروه حرف تعریف، برای پذیرفتن برچسبی به منظور دریافت تعبیر معنایی، نیازمند یک جابجایی از درون این ساختار است؛ بنابراین گروه حرف تعریف اجباراً جابجا شده و سور به صورت شناور رها می شود. در همین چارچوب، تنها ساختار قابل قبول برای ساخت های حاوی سور غیرشناور نیز ساختاری معرفی شده که در آن گروه حرف تعریف متمم و خواهر هستۀ سور است. نشان می دهیم در چنین ساختاری به علت فاز بودن گروه سور، گروه حرف تعریف به عنوان متمم آن، امکان جابجایی ندارد و در نتیجه، سور در چنین ساختی اجباراً غیرشناور می ماند