شبنم مجیدی؛ فاطمه بهرامی؛ مزدک انوشه
چکیده
پدیدۀ حذف هستهها و سازهها از موضوعاتی است که دستور پژوهان به تفصیل دربارۀ آن بحث کردهاند و به هریک از گونههای آن، نام متفاوتی دادهاند. پژوهش حاضر به نوع مشخصی از حذف در درون بند میپردازد که در ...
بیشتر
پدیدۀ حذف هستهها و سازهها از موضوعاتی است که دستور پژوهان به تفصیل دربارۀ آن بحث کردهاند و به هریک از گونههای آن، نام متفاوتی دادهاند. پژوهش حاضر به نوع مشخصی از حذف در درون بند میپردازد که در سنت دستور زایشی با نام ارتقای گره راست از آن یاد میشود و با حذف از همپایۀ دوم که کافت نام دارد، متفاوت است. در ساختهای محذوفی که با این نام شناخته میشوند، عنصر فعلی بهتنهایی، یا همراه با وابستههایش، از بند همپایۀ نخست زدوده میشود. مقالۀ حاضر ضمن بررسی چنین ساختهایی، به تحلیل حذف از درون بندهای همپایهای میپردازد که دارای یک خردهبند متممی یا اداتی هستند و بنا بر این، بهدلیل حذف همزمان محمول اولیه (از درون بند اصلی) و ثانویه (از درون خردهبند فرعی) پیچیدگی نحوی افزونتری از خود نشان میدهند. در روند این تحلیل که بر پیشفرض خروج فعل از درون گروه فعلی کوچک و فراگشت مفعول مبتنی است، ساختهای همپایۀ مورد بحث به دو دسته تقسیم میشوند و بدین ترتیب، تبیینی متفاوت برای هر دسته ارائه میشود: همپایههای دارای فاعل مشترک و همپایههای دارای فاعل نامشترک. چنانکه خواهیم دید، در ساختهای همپایهای که فاعل مشترک دارند و در ساختار موضوعی خود از یک خردهبند میزبانی میکنند، در واقع دو گروه فعلی کوچک و نه دو جمله، همپایه میشوند و فرایند موسوم به گذر مشترک که بر فعل و فاعل جمله اعمال میشود، خلأهایی در همپایۀ نخست بهجای میگذارد. در مقابل، پدیدۀ حذف بر ساختهای همپایهای اعمال میشود که فاعل نامشترک دارند. از آنجا که این پدیده در مسیر نقطۀ بازنمون به صورت آوایی رخ میدهد، انتظار میرود که وقوع آن با حوزۀ فاز مرتبط باشد. در این پژوهش برپایۀ مبانی نظریۀ فاز و نیز شواهد تجربی زبان فارسی، استدلال میکنیم که در ساختهای مورد بررسی، حذف در مرحلۀ فاز بالاتر رخ میدهد و عناصری که پیشتر خود را به لبۀ فاز رساندهاند، به پیروی از شرط رسوخناپذیری فاز، در سطح آوایی به تلفظ درمیآیند.