نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گروه زبانشناسی
چکیده
در رهیافت ناواژهگرا به دستور، همۀ تکواژها، چه عناصر واژگانی، چه هستههای نقشنما، اجزاییاند که در حوزۀ نحو ادغام میشوند و سازههای بزرگتر را میسازند. بدین ترتیب، آنچه وند خوانده میشود، در واقع مقولهای صرفینحوی است که هستۀ یک فرافکن نقشنما را اشغال میکند و یک مقولۀ دیگر را در مقام متمم خود میپذیرد (امبیک 2015). پژوهش حاضر با چنین رویکردی، به تحلیل ساخت نمود ناقص در فارسی و تعامل صرفینحوی آن با اشتقاق نمود کامل میپردازد. نمود ناقص که یکی از دو گونۀ نمود دستوری در فارسی بهشمار میرود، در قالب سازههایی جلوهگر میشود که بنا به سنت فعلهای استمراری و مستمر خوانده میشوند. همچون نمود کامل، این ساختار فعلی نیز در دو زمان حال و گذشته بهکار میرود، گو اینکه در فارسی معاصر، نمود ناقص، برخلاف همتای کامل خود که با وجه اخباری، التزامی و حتی گاهی امری ظاهر میشود، صرفاً بر وجه اخباری دلالت میکند. در روند پژوهش استدلال میکنیم که تحلیل واژهگرا و رویکرد مشخصهبنیاد، به ویژه آنجا که مسئلۀ تعامل پیشوند «میـ» با وندهای سببی (ـان) و نمود کامل (تناوب ـده/ ـته) به میان میآید، نمیتواند چگونگی تولید صورتهای فعلی مختلف را توضیح دهد. ازاینرو، برپایۀ نحو ناواژهگرا و بهویژه با نگاه صرف توزیعی، به تبیین ساخت نمود ناقص در فارسی میپردازیم و تعامل وند نشانگر این نمود دستوری را با دیگر عناصر تصریفی فعل بررسی میکنیم. در این روند، نشان میدهیم که در سلسله مراتب فرافکنهای نقشنمای جمله در فارسی، فرافکن نمود کامل بر فراز فرافکن نمود ناقص ادغام میشود. در این ساختار، هستۀ فرافکن نمود کامل که جایگاه درج فعل کمکی آشکار است، بر هستۀ فرافکن نمود ناقص که میزبان یک فعل دستوری ناملفوظ است، تسلط دارد. چنانکه خواهیم دید، شواهد تجربی از روند واژهبستسازی فعل کمکی نمود کامل («باش» در فارسی و «have» در انگلیسی) در جملات حال کامل استمراری، یافتۀ اخیر را تأیید میکنند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
A Non-Lexicalist Analysis of the Imperfective Aspect and Its Interaction with the Perfective Aspect
نویسنده [English]
- Mazdak Anushe
چکیده [English]
In the non-lexicalist approach to grammar, all morphemes, whether lexical elements or function heads, are pieces that merge within the domain of syntax to form larger constituents. Consequently, what is referred to as an affix is essentially a morpho-syntactic category that occupies the head of a functional projection and selects another category as its complement (Embick 2015). The present study, adopting such an approach, analyzes the structure of the imperfective aspect in Persian and its morpho-syntactic interaction with the derivation of the perfective aspect. The imperfective aspect, one of the two grammatical aspects in Persian, is embodied in structures traditionally called progressive and continuous verbs. Like the perfective aspect, this verbal construction is used in both present and past tenses, though in contemporary Persian, the imperfective, unlike its perfective counterpart which appears in indicative, subjunctive, and sometimes imperative moods, solely indicates the indicative mood. Throughout this research, we argue that a lexicalist analysis and a feature-based theory, especially where the interaction of the prefix "mi-" with causative and perfective suffixes (“-ɑn” and “de/-te”, respectively) is concerned, fail to account for the certain inflectional forms of the verbs. Framed within non-lexicalist approach and more in the spirit of Distributed Morphology (DM) we explore the construction of the imperfective aspect in Persian and examine the interaction of its prefix with other verbal inflectional elements. In this process, we argue that in the hierarchy of functional projections of sentence in Persian, the perfective projection merges above the imperfective projection. In this structure, the head of PerfP which has an overt auxiliary verb dominates the head of ProgP which hosts a covert grammatical verb in Persian. We will see that this speculation is reinforced by empirical evidence of cliticization of the perfect auxiliary (“bɑš” in Persian and “have” in English) in the present perfect continous sentences.
کلیدواژهها [English]
- : imperfective aspect
- perfective aspect
- causative projection
- auxiliary verb
- head-to-head movement