نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
2 دانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
چکیده
پژوهش حاضر به مطالعه شناختی زبانهای فارسی و عربی در حوزه چشایی و محصول مترتب بر آن یعنی مزهها میپردازد با این هدف که از بخشی از فهم و ادراک فارسیزبانان و عربزبانان که از طریق حوزه چشایی حاصل میگردد شناخت حاصل نماید. در همین راستا به تحلیل شناختی عبارتهایی که دربردارندهی تاثیرات کارکرد چشاییِ زبان فیزیولوژیک بر زبان گفتاری است، میپردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب رویکرد معناشناسی شناختی است. مطالعه دادهها نشان میدهد که 1. زبانهای مذکور از حوزه چشایی عمدتا برای مفهومسازی مفهوم "آزمودن و ارزیابی" و نتایج ناشی از آن مانند احساس رضایتمندی و لذت یا نارضایتی و درد بهره میبرند؛ 2. واقعیت شناختیِ حوزه چشایی با واقعیت خارجی و متعارف حس چشایی متفاوت مینماید. به لحاظ واقعیت بیرونی، چشیدن تجربهای حسی و موقتی است که تنها گیرنده آن، زبان و صرفا در مورد خوردنیها موضوعیت پیدا میکند ولی سازوکار شناختی این تجربه فیزیکی-چشایی را برای درک و شناخت محیط و مفاهیم انتزاعی بکار میبرد و برای فهم و درک بسیاری از تجربیات و مصادیق محیطی، آنها را میچشد! از چشیدنِ سخن افراد گرفته «شیرینسخن» تا گوشت آنها «گوشت-تلخ» در سازوکار مذکور، تنها گیرنده مزه، زبان نیست بلکه شنیدن نیز ایجاد مزه میکند «با این خبر کاممون تلخ شد» و دل، شیرینی وصال را میچشد «به کام دل رسید»؛ کما اینکه، چشیدن منحصر به خوردنیها نیست و چشم نیز شور و خُلق، تند و روی، ترش تصور میگردد. یکی از نقاط اهمیت درک عالم ناخوردنیها با خوردنیها آنجا نمایان میگردد که مجموعه تناظرهای این استعارهها به ما امکان میدهد با استفاده از دانشی که دربارهی مزهها داریم، دربارهی تجربیات و مصادیق اطراف خود بیاندیشیم. برای نمونه چون بانمکی، مطلوب است پس معاشرت با فردی که بانمک تصور شود نیز راحت و مطلوب فهم میگردد و اینگونه، بانمکیِ فرد موردنظر، دیگر ویژگیهای او که ممکن است نامطلوب باشد را تحت شعاع قرار میدهد همانطور که بانمکیِ نوعی خوراکی میتواند جنبههای مضر آن را نیز مطلوب بنمایاند. نتیجه آنکه مزه نوعی نگرش پدیدارشناسانه و بالطبع ارزیابانه به ماهیت تجارب ما بمثابه حوزه مقصد دارد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
An study of how Persian and Arabic spoken language is affected cognitively by physiological language
نویسندگان [English]
- somayyeh mohammadi 1
- Zohreh Ghorbani Madavani 2
1 Ph.D. in Arabic Language and Literature, Bu Ali Sina University, Hamadan, Iran
2 Associate Professor of Arabic Language and Literature, Allameh Tabataba’i University, Tehran, Iran
چکیده [English]
This research examines the cognitive study of Persian and Arabic languages in the domain of taste and its related product, namely flavors, with the aim of gaining insight into a portion of the understanding and perception that Persian and Arabic speakers derive through the gustatory domain. In this context, the study conducts a cognitive analysis of phrases that reflect the influence of the physiological function of taste on spoken language. The research method is descriptive-analytical and operates within the framework of cognitive semantics.
The study of the data reveals that:
These languages primarily utilize the gustatory domain to conceptualize the ideas of "testing and evaluation" and their resulting outcomes, such as feelings of satisfaction and pleasure or dissatisfaction and pain.
The cognitive reality of the gustatory domain differs from the external and conventional reality of the sense of taste. In external reality, tasting is a sensory and temporary experience, where the tongue is the sole receptor, and it is relevant only to edibles. However, the cognitive mechanism extends this physical-gustatory experience to understand and conceptualize the environment and abstract concepts, "tasting" various experiences and phenomena! From tasting people's words, as in «شیرینسخن» ("sweet-tongued"), to describing someone as «گوشتتلخ» ("bitter-fleshed"). In this cognitive mechanism, the tongue is not the only receptor of taste; hearing can also create a taste, as in «با این خبر کاممون تلخ شد» ("this news left a bitter taste in our mouth"), and the heart "tastes" the sweetness of union, as in «به کام دل رسید» ("it reached the heart's desire"). Moreover, tasting is not limited to edibles; the eyes can be "شور" ("salty"), temperament can be "تند" ("hot"), and a facial expression can be "ترش" ("sour").
One significant aspect of understanding the non-edible world through the lens of edibles is that these metaphorical correspondences allow us to think about our experiences and phenomena around us using the knowledge we have about flavors. For example, since "بانمکی" (saltiness) is desirable, interacting with a person perceived as "بانمک" (salty) is also understood as pleasant and desirable. In this way, the "saltiness" of the person in question can overshadow other undesirable traits they may have, just as the "saltiness" of a type of food can make its harmful aspects seem appealing. The conclusion is that flavor serves as a phenomenological and evaluative lens through which we interpret the nature of our experiences as a target domain.
کلیدواژهها [English]
- Concept of taste
- Field of taste
- Cognitive approach
- Persian
- Arabic languages