مریم حمصیان اتفاق؛ عادل رفیعی؛ بتول علی نژاد
چکیده
ترتیب وندها از جمله مباحث نظری مطرح در حوزه صرف است. تاکنون بحث های زیادی در خصوص وجود اصول یا مکانیسم های کلی ناظر بر ترتیب وندها صورت گرفته است. در این راستا می توان به سه رویکرد اصلی اشاره کرد. ...
بیشتر
ترتیب وندها از جمله مباحث نظری مطرح در حوزه صرف است. تاکنون بحث های زیادی در خصوص وجود اصول یا مکانیسم های کلی ناظر بر ترتیب وندها صورت گرفته است. در این راستا می توان به سه رویکرد اصلی اشاره کرد. اولین رویکرد با نام مدل لایه محور (سیگل، 1974؛ آلن، 1978؛ کیپارسکی، 1982؛ سلکرک، 1982؛ موهانان، 1986؛ گیگریچ، 1999) معتقد است واژگان دارای ساختار لایهای هستند و این ساختار تعیینکننده مشخصه های ترکیبی وندها است. دومین رویکرد متکی بر محدودیتهای گزینشی وندمحور (فب، 1988؛ پلاگ، 1999) است. این محدودیت ها شامل محدودیت های گروهی وندها و نیز محدودیت های واجی، صرفی، معنایی و نحوی آنها است. ادعای این رویکرد این است که توصیف ترکیبات موجود و محتمل وندها در گرو توصیف عملکرد این محدودیت ها است. سومین رویکرد که چارچوب مقاله حاضر را تشکیل می دهد، با ارائه یک مدل روانشناختی- زبانشناختی مبتنی بر این ایده است که ترتیب وندها تابعی از میزان تقطیع پذیری وندها از پایه (های، 2000؛ 2002) است. بر طبق این رویکرد که پلاگ آن را رویکرد ترتیب مبتنی بر پیچیدگی نامید وندهایی که به راحتی در پردازش زبانی تقطیع می شوند نمی توانند در جایگاهی نزدیکتر به پایه نسبت به وندهای دارای میزان تقطیع پذیری کمتر قرار گیرند. سؤال پژوهش حاضر این است که چگونه می توان در این چارچوب، ترتیب پیشوندهای اشتقاقی زبان فارسی را توجیه کرد. بدین منظور هفده پیشوند انتخاب و تعداد ۲۲۰۰ واژه مشتق از پایگاه دادهها استخراج شد. با توجه به همآیندی پیشوندها مرتبه هریک با استفاده از گراف جهت دار و ماتریس مربعی بالا مثلثی به دست داده شد. بر طبق چارچوب نظری اتخاذشده، با بسامد واژه های مشتق و پایه آنها نمودار پراکندگی ترسیم و مرتبه نسبت بسامد رخداد نوع و مرتبه نسبت بسامد نمونه تقطیع پذیر هر وند مشخص شد. در نهایت بر اساس دادهها و با استفاده از مرتبه تقطیع پذیری، مرتبه نسبت بسامد نمونه و مرتبه نسبت بسامد نوع تقطیع پذیر، پیوستار ترتیب پیشوندهای اشتقاقی زبان فارسی به دست داده شد. همسو با یافته های هـای و پلاگ (2004) مشخص شد که این رویکرد همراه با رویکرد محدودیت های گزینشی بهخوبی می توانند ترتیب پیشوندهای اشتقاقی زبان فارسی را توجیه می کند.